بنام خدا و برای خدا
آقای حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی و رئیس جمهور فعلی کشورمان در سال 81 در اعتراض به قرارداد کرسنت که فرزند هاشمی رفسنجانی رشوه کلانی دریافت داشته، طی نامه ای به رئیسجمهور دولت اصلاحات آقای خاتمی نوشت: «عقد قرارداد طولانی گاز با شرکتی غیرمعتبر که بنا بر گزارشات دریافتی از وزارت نفت طی سالهای گذشته عملکردی ضعیف و توام با نادیده گرفتن حقوق ایران در ارتباط با میدان نفتی مبارک داشته، تکرار تجربه تلخی است که سالیان دراز گرفتار آن خواهیم بود... قیمت و شرایط قرارداد مذاکره شده در مقایسه با منطقه بسیار پایین و غیرمطلوب است... احتمالا آثار منفی اقتصادی دراز مدت بر بازار گاز کشور خواهد داشت و هیچ منفعت سیاسی نیز در پی نخواهد داشت.»
با کمال تعجب و حیرت، پس از گذشت 12 سال از آن اعتراض به حق، آقای حسن روحانی پس موفقیت در انتخابات ریاست جمهوری، در اقدامی مغایر با نامه سال 81 خود و در اقدامی سئوال برانگیز، آقای زنگنه را که در سال 81 وزیر نفت بوده و پای آن تخلف گسترده را امضاء کرده بود، بعنوان وزیر نفت انتخاب می نماید و امروز هم دم از مبارزه با فساد می زند!
به این جملات رئیسجمهور که در همایش مبارزه با فساد در تاریخ 17 آذر 93 بیان کرده، توجه فرمائید، تا با نویسنده این سطور هم عقیده شوید، که آقای روحانی هیچ اعتقادی به مبارزه با فساد در درون قوه اجرائی کشور ندارد! ایشان می گوید: «مردم انقلاب کردند تا کشور از فساد پاکسازی شود. مردم انقلاب کردند تا هیچ مفسدی بر صندلی حکومت و ریاست تکیه نزند و اگر خدای نکرده ما در مبارزه با فساد ناتوان باشیم این به مفهوم ضعف انقلاب اسلامی و ناتوانی آن در دست یافتن به یکی از اهداف مهم انقلاب اسلامی است ... میترسم به مرزی رسیده باشیم که قبح فساد شکسته شود. خدا نکند که آن روز پیش آید، اما گزارشهایی در گوشه و کنار گفته میشود؛ در قدیم میگفتند زیرمیزی، الان آمده روی میز و اگر از زیر میز روی میزی شد آن وقت چه باید کرد؟ باید در برابر فساد عقبنشینی کنیم؟ در برابر فساد اعلام کنیم که نمیتوانیم که در این صورت بالاترین وظیفه خود یعنی امر به معروف و نهی از منکر را نادیده گرفتهایم. به عبارتی نیز از دست رفتن نظام و انقلاب است. شاید برخی فکر کنند تعبیر من تند است، اما بدانند گسترش و تعمیق فساد به معنای در خطر افتادن اصل نظام و انقلاب است»
مگر جامعه اسلامی ایران، فساد گسترده فتنه گران سال 88 را فراموش کرده اند، که امروز با حمایت آقای روحانی دارای جایگاه ویژه در دولت اعتدال هستند، آیا فائزه رفسنجانی که این روزها در دانشگاهها جولان می دهد، از هدایت گران فساد سیاسی فتنه 88 نمی باشد؟! مگر خود آقای روحانی در حمایت از فساد سیاسی فتنه 88 تمام قامت به دفاع از بعضی افراد برای وزارت علوم برنخواسته بود؟!
به سخنان دیگری از آقای روحانی در 16 آذر 93 توجه فرمائید، که گفتند:« دولت نسبت به دانشگاه ها، خط و راهی که داشته یکی است و از آن راه بازگشت نخواهد کرد. وزیر علوم جدید هم ادامه دهنده راه و مسیر عزیزان پیشین خود در دولت یازدهم خواهد بود. همان راهی که بنا بود نیلی منفرد طی کند و نگذاشتند؛ بنا بود دکتر توفیقی ادامه دهد و نگذاشتند؛ دکتر فرجی دانا آمد و برعهده گرفت. ادامه راه برای دکتر فرجی دانا ممکن نشد. همان راه را دکتر نجفی ادامه داد. و همان راه را قرار بود دکتر نیلی احمدی ادامه دهد، و همان راه را قرار بود دکتر دانش آشتیانی ادامه دهد، و امروز دکتر فرهادی همان راه را ادامه خواهد داد.»
حال اگر کاربران عزیز، به مقایسه جملات آقای رئیس جمهورمان، در سه مقطع زمانی که به آن اشاره شد، بپردازید، در خواهند یافت، که ایشان هیچ برنامه و عزم و اراده ای برای مبارزه با فساد، در سیستم اداری کشور نخواهند داشت، زیرا حزب کارگزاران سازندگی که بر اساس لیبرالیسم سرمایه داری و فرهنگ اشرافیت شکل گرفته، در اطراف رئیس جمهور حلقه زده اند و حفظ قدرت اشرافیت و سرمایه داری غربی، از غارت بیت المال المسلمین است، فلذا طرح مبارزه با فساد از سوی دولت اعتدال، پذیرفتنی نیست و آن را یک حرکت انحرافی و شعار می دانیم.
راه چاره و مبارزه با فساد، باید از درون جامعه و با نظارت همگانی مردم و عمل به اصل هشتم قانون اساسی (امر به معروف و نهی از منکر) است، که ضرورت دارد، نمایندگان مجلس شورای اسلامی با سرعت بیشتری نسبت به تصویب مابقی قانون جامع امر به معروف و نهی از منکر اقدام نمایند، تا پس از تأئید شورای نگهبان، جهت اجراء به دولت، ابلاغ شود.
والسلام
بنام خدا و برای خدا
امام خامنهای رهبر معظم انقلاب طی دستور حکومتی به همایش ملی ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد، سئوالی را مطرح و پاسخ آن را به صورت عملی از مسئولین قوای سه گانه خواستار شدند
متن مرقومه رهبری عزیز، پس از بسم الله الرّحمن الرّحیم، در روز دوشنبه مورخه 17 مهر 93 توسط معاون اول رئیس جمهور در محل برگزاری همایش قرائت شد، بدین شرح است:« نفس اهتمام آقایان به امر مبارزه با فساد را تحسین میکنم، لکن این سمینار و امثال آن بناست چه معجزهای بکند؟ مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟ با توجه به شرایط مناسب و امیدبخشی که از لحاظ همدلی و هماهنگی و همفکری بین مسئولان امر وجود دارد، چرا اقدام قاطع و اساسی انجام نمیگیرد که نتیجه را همه بطور ملموس مشاهده کنند. توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار و چه بدون آن، تصمیمات قاطع و عملی بدون هرگونه ملاحظهای بگیرند و اجرا کنند. موفق باشید.»
منطقی ترین اقدام عملی سران سه قوه پس شنیدن پیام امیدآفرین رهبر معظم انقلاب، تعطیلی همایش بود، زیرا پس از قرائت این پیام کوتاه و کوبنده، زمینه تداوم همایش و سخنرانیهای کلیشه ای رنگ و لعاب خود را قبل از بیان مطالب از دست داده و سران قوا توسط تدبیر امام المسلمین، خلع سلاح شده و ادامه همایش، صرفاً تحمیل هزینه های گزاف به بیت المال تلقی خواهد شد.
در پیام رهبری معظم انقلاب، تذکر به مسئولان قوا که در مبارزه با فساد، کم کاری نموده اند، کاملا واضع و روشن است و نیاز به اقامه دلیل و برهان ندارد.
-قوه قضائیه، امتحان خود، در مبارزه با فساد را، زمانی می تواند اثبات نماید، که پرونده فساد اقتصادی و سیاسی – امنیتی مهدی هاشمی رفسنجانی را پس از گذشت 5 سال به نتیجه برساند و آن زمان، قوه قضائیه می تواند عدالت خود را به صورت عملی به مردم تشنه عدالت ثابت نماید.
-قوه اجرائی کشور، زمانی به پرونده خود باید افتخار نماید که در فساد فتنه گران سال 88 خود را شریک آنها نداند و رئیس این قوه مرتباً به معرفی فتنه گران برای وزارت علوم افتخار نکند!!! و بیت المال را هزینه برگزاری جشن همسران خود در کاخ سعدآباد ننمایند!!!
قوه مقننه، زمانی باید به عملکرد خود افتخار نماید که در همه عرصه ها بر عملکرد مسئولان اجرائی کشور نظارت و قوانین لازم را برای عملی شدن منویات رهبری مصوب و خود نیز التزام به قوانین کشور به خصوص در زمان اخذ رأی داشته باشند!!! و از برگزاری همایشهایی مثل 30 سال قانونگذاری و نشتن با منافقین و ملی – مذهبیها خودداری نمایند!!! انتظار از قوه قانونگذاری به خصوص رئیس آن این است، همانطور که احمدی نژاد را به دلائل واهی، قانون گریز معرفی می نمود، حسن روحانی را هم به خاطر عدم اجرای قانون هدمندی یارانه ها و حذف پر درآمدها را در سال 93 که تاکنون بخاطر اهداف سیاسی اجراء ننموده، قانون گریز معرفی نماید و اگر این گونه شد، مبارزه با فساد تحقق می یابد والا سخنرانیهای پی در پی و بی خاصیت، مشکلی از مردم حل نخواهد کرد!!!!
به هر حال یک بار دیگر مطالبات واقعی مردم از سوی رهبر معظم انقلاب به مسئولین قوا ابلاغ شد، پس این گوی این میدان. مردم به نظاره نشسته و منتظر اقدام عملی مسئولان قوای سه گانه می باشند.
والسلام
بنام خدا و برای خدا
آقای حسن روحانی در روز دانشجو در جمع بسیار زیاد کارکنان و تعدای اندک دانشجو(که برای تشویق روحانی آورده بودند) که در دانشگاه پزشکی سخنرانی می کرد، طی سخنانی جهت فرار به جلو گفت:« امروز دیوار دولت از همه دیوارها کوتاهتر است و هر کس به مناسبتی از گوجه فرنگی گرفته تا انرژی هستهای نقدش را نسبت به دولت روا میدارد؛ البته دولت به انتقاد دلسوزانه و شرافتمدانه افتخار میکند.»
آقای روحانی که ناتوانی خود را در جهت اداره امور کشور به اثبات رسانده، تلاش دارد، تا در مجامع و محافل، بمناسبت یا بی مناسبت، عدم موفقیت دولت را که به دروغ، اسم زیبای تدبیر و امید، برای آن برگزیده اند، با جنجال آفرینی، افکار عمومی را از واقعیتهای جامعه به سمت توهمات گروهی و حزبی مدیریت نمایند و در این مسیر اهانتهای فراوانی از سوی رئیس دولت و همراهان افراطی ایشان علیه منتقدین صورت می گیرد.
دیوار دولت آنقدر سُست و لرزان و آنقدر شکننده است که تاب و توان در برابر سخنان عمار یاسرهای زمان را نداشته و در روز دانشجو از سخنرانی عمارهای انقلاب که بر اساس نظر مقام معظم رهبری قصد بصیرت افزایی در دانشکاهها را داشتند، با ترس و وحشت از حضور و سخنرانی شرافتمندانه و افتخار آمیز آنان جلوگیری نمودند!!!!! و حتماً اسم آن را تدبیر، عقلانیت و اعتدال می گذارند و به آن افتخار می کنند!!!!!
آری؛ دیوارهای دولت اعتدال، همانند کاریکاتورو گاهاً همچون تار عنکبوت، سُست بی بنیاد است و با کمترین وزش باد در هم می ریزد و لذا تدبیر عاقلانه ای از جنس اعتدال نمودند، که در روز دانشجو، از وزیدن بادهای بصیرت افزا، به ذهن خلاق و بیدارگر دانشجو، جلوگیری و افکار و اعتقادات دانشجویان را بر اساس افکار آقای ماکیاول(هدف وسیله را توجیه می کند) در مسیر بادهای موسمی حزبی و گروهی خود، که با مبانی دینی و نظام اسلامی همخوانی ندارند، هدایت نمایند.
دیوارهای دولت امید، آنقدر لغزان، وحشت زده و کوتاه است، که تاب تحمل منتقدین توافقنامه هسته ای را ندارد و علی رغم اطلاع کامل رژیم صهیونیستی از محتوای آن، دولت بی تدبیر آن را محرمانه قلمداد نموده و از شدت ترس، اجازه نقد توافقنامه هسته ای را در صدا و سیما و برگزاری مناظره پیرمون آن را نمی دهد!!!!!
عجیب بود که در روز دانشجو که روز مبارزه با آمریکا بود رئیس جمهورمان جرأت نکردند دیوار کوتاه، سُست بنیان و لغزان خود را در برابر آمریکا قرار دهد و سخنی از جنایات آمریکا بر زبان نراند، تا زمینه تکدر کدخدا را فراهم نکند!!!!!
والسلام
بنام خدا و برای خدا
روز 16 آذر گرامی داشت روز دانشجو است که همه ساله در کشورمان این روز را به یادی شهدای دانشجو گرامی می دارند و مراسمهای مختلفی در دانشگاهای سراسر ایران برگزار می گردد، اما روز دانشجو در سال 93 با رنگ و لعاب اعتدال همراه شد و در مراسم سخنرانی رئیس جمهور عده ای از کارکنان دانشگاه و تعداد بسیار اندکی دانشجو با چاشنی احساس برای شعارهای احتمالی و اعتدالی وارد سالن سخنرانی نموده بودند، که این مسئله، به خصوص در زمان شعار "روحانی حمایتت می کنیم" کاملاً سفارشی و مشهود بود و آقای روحانی هم به این واقعیت پی بردند.
این اقدام سفارشی جریان اعتدال خشم دانشجویان را در سایر دانشگاهها به همراه داشت که روز دانشجو به نام این قشر است اما در سال 93 به کام اعتدال و تدبیر بود که بر اساس عقلانیت! دولت امید! شکل گرفته است و قشر عظیم دانشجو را تنها به عنوان پیاده نظام خود در زمان انتخابات می خواهند زیر اینان از مواجهه واقعی با دانشجویان وحشت و اضطراب دارند. و حجة الاسلام رسایی این حرکت نادرست دولت اعتدال را کاریکاتور اعتدال نامیدند و این نام چقدر برازنده این جریان مرموذ و خطرناک است که نفاق از مشخصه های واقعی آن است!!!!.
به این سخنان آقای روحانی در 16 آذر توجه نمائید که گفت:« دولت نسبت به دانشگاه ها، خط و راهی که داشته یکی است و از آن راه بازگشت نخواهد کرد. وزیر علوم جدید هم ادامه دهنده راه و مسیر عزیزان پیشین خود در دولت یازدهم خواهد بود. همان راهی که بنا بود نیلی منفرد طی کند و نگذاشتند؛ بنا بود دکتر توفیقی ادامه دهد و نگذاشتند؛ دکتر فرجی دانا آمد و برعهده گرفت. ادامه راه برای دکتر فرجی دانا ممکن نشد. همان راه را دکتر نجفی ادامه داد. و همان راه را قرار بود دکتر نیلی احمدی ادامه دهد، و همان راه را قرار بود دکتر دانش آشتیانی ادامه دهد، و امروز دکتر فرهادی همان راه را ادامه خواهد داد.»
در سخنان آقای روحانی لجاجت و خشم کینه غیر انقلابی با مجلس شورای اسلامی و حمایت از جریان فتنه، جهت پیروزی در انتخابات آتی مجلس موج می زند.
اگر فردی که معتقد به اسلام و انقلاب باشد و منصفانه سخنان روز 16 آذر 93 آقای روحانی را در کنار فرمایش رهبر معظم انقلاب در هفته دولت که به ایشان و وزراء سفارش فاصله با فتنه را متذکر شدند، کدام صفت را برازنده آقای روحانی می دانست! آنجا که رهبری معظم انقلاب فرمودند: «مسئله فتنه و فتنه گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند.»
امیر المومنین علی(ع) در نهج البلاغه به زیبایی صفات نفاق را بر شمرده، که به برخی از آنها اشاره می شود:
یتلونون الوانا و یفتنون افتنانا "به رنگهاى گوناگون درمى آیند و نظرهاى مختلفى دارند".
و یعمدونکم بکل عماد: "به هر ستونى شما را تکیه مى دهند".
و یرصدونکم بکل مرصاد: "و در هر کمینگاهى به کمین شما نشسته اند".
قلوبهم دویه و صفاحهم نقیه: "دلهاشان بیمار ولى چهره ى آنان آراسته و پاک است".
آری نفاق در هر زمان رنگ خاصى بر چهره دارد و هر روز و در شرائط زمانى، تکیه گاهی را معرفى مى کند و تلاش دارد تا مسیر هدایت به سوی ضلالت، تغییر دهد و به مطلوب خود که مسیر غیر الهی است، برسد.
والسلام
بنام خدا و برای خدا
آقای روحانی در جلسه شورای اداری استان گلستان گفت: « تیم دیپلماسی کشور تاکنون قدم های خوبی در مذاکرات برداشته و دشمن را به عقب رانده است و انشاء الله در این صحنه به پیروزی خواهیم رسید.»
آقای محمد جواد ظریف در همایش دیپلماسی هسته ای در دانشگاه علامه طباطبایی گفت: « من ادعا میکنم که به دنبال این مذاکرات جمهوری اسلامی ایران امنتر شده است، ... فضای امنیتی علیه ایران از هم پاشیده و ... در یک کلام، امروز ایران امنتر، پرنفوذتر و آسیبناپذیرتر از گذشته است.»
قبل از شروع این وجیزه لازم می دانم بازی تمدید مذاکرات را که آمریکا جایگزین بازی بُرد - بُرد آقای روحانی نموده، به ایشان و تیم هسته ای تبریک بگویم!!!!!
پس از اینکه دولت تدبیر و امید در دور دهم مذاکرات هسته ای در وین، علی رغم رجز خوانی های قبلی که گفته بودند، ما به هیچ عنوان در رابطه با تمدید توافقنامه فکر نمی کنیم، لیکن باز هم با دادن امتیازهای پنهانی به آمریکا، که از بیان آن خجل هستند!، با چمدانهای سوغاتی که با دلارهای مأموریتی خود خریداری کرده بودند و با تمدید 7 ماهه، با دست خالی و بدون هیچ امتیازی برای مردم کشورمان، بازگشتند، اما این بار با غُلو و صدای بلند، عقب راندن دشمن، امنتر و پرنفوذتر و آسیبناپذیرتر شدن ایران را ادعا می نمایند و آن را حاصل تلاش تیم مذاکره کننده می خوانند. امروز همه دنیا و حتی دشمنان ایران اعتراف می کنند که ما قدرتمند و پرنفوذ هستیم اما این قدرت و نفوذ هیچ ارتباطی با مذاکرات هسته ای نداشته و ندارد، البته باید اعتراف کرد، که در مقابل خنده ها ی بی ربط و بی معنای آقای ظریف در طول مذاکرات، پوزخندهای دشمنان بخصوص آمریکا و اسرائیل را همواره شاهد بوده ایم!!!!! آیا این پوزخندها، در ادبیات دولت تدبیر و اعتدال، عقب نشنی محسوب می شود؟!!!!!!
آقای روحانی گفته است، که تیم مذاکره کننده، دشمن را به عقب رانده، این ادعا از اساس و بنیاد کذب است، زیرا در یک سال گذشته نه تنها دشمنان عقب نرفته اند، بلکه بعضی از سنگرهای هسته ای ما را به تصرف خود در آورده اند. اگر به نیروگاه 40 مگاواتی اراک که 95 درصد آن در دولت سابق تکمیل شده بود، نظری بیفکنیم، آن را صد در صد تعطیل می بینیم، این نیروگاه استراتژیک قرار بود در سال 93 با سوخت طبیعی اورانیوم فعالیت خود را آغاز نماید، لکن با شروع بکار دولت روحانی و قبل از امضاء توافقنامه، دولت بی تدبیر بر اساس خواست آقای خاویر سولانا مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا، اجازه ارسال 5 درصد تجهیزات باقیمانده نیروگاه را صادر ننمود و عملاً این نیروگاه از روز تحلیف روحانی تعطیل گردید، و غمگینانه باید گفت که امروز شاهدیم که این نیروگاه با دوربینهای پیشرفته از طریق ماهواره ها، تحت نظارت شدید چشمان نامحرم دشمنان این کشور است!!!!! آنگاه غُلو می کنند، که ما دشمن را به عقب راندیم!!!!!
دشمنان اصلی ایران، بر اساس توافقنامه موقت ژنو توانستند، حاصل تلاش شهیدان هسته ای را پلمپ، اکسید، تعطیل و رقیق نمایند و در مدت یک سال گذشته، محرمانه ترین و سرّی ترین مراکز هسته ای ما را همه روزه به صورت حضوری و یا از طریق دوربینهای پیشرفته و آنلاین که در مراکز مهم هسته ای مان نصب شده، از هوا و زمین، به وسیله ماهوره های سازمانهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل تحت نظارت خود درآورند! آنگاه رئیس جمهور کشورمان، با غُلو و ایجاد جنگ روانی، قصد دارند، افکار عمومی را بفریبند و مردم را، از امتیازهای اهدایی خود به دشمنان، غافل نمایند! زهی خیال باطل!!!!!
در این برهه زمانی که رئیس جمهور و تیم هسته ای، در بازی بُرد – بُرد موفق نبوده و نتوانستند در مقابل امتیازهای بی شمار خود، امتیاز لازم را به غیر از وعده های نسیه کسب نمایند، تلاش خود را دو چندان نموده، تا افکار عمومی مردم را با سخنان غُلوآمیز و احساسی مدیریت نمایند، لذا رسانه های دیداری و شنیداری و بخصوص صدا و سیما رسالت دارند که در مقابل غُلاة هسته ای به روشنگری و بصیرت افزائی بپردازند و از ایجاد انحراف بزرگ در افکار عمومی جلوگیری نمایند.
صدا و سیما در فتنه سال 88 موفق شد، چهره نازیبای فتنه و فتنه گران را افشاء نماید و در این مقطع زمانی هم می تواند با باز کردن دایره مناظره منتقدین و موافقین توافقنامه هسته ای، از اقدامات جریان انحرافی غُلاة هسته ای جلوگیری و به رسالت انقلابی خود عمل نماید. والسلام
پی نوشت: غُلات جمع غُلُو، یعنی زیاده روی در کاری، یا در وصف چیزی به حدی مبالغه کنند که محال به نظر آید.
بنام خدا و بری خدا
رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان آقای ظریف در همایش دیپلماسی هسته ای در دانشگاه علامه طباطبایی گفت: « من ادعا میکنم که به دنبال این مذاکرات جمهوری اسلامی ایران امنتر شده است، ... فضای امنیتی علیه ایران از هم پاشیده و ... در یک کلام، امروز ایران امنتر، پرنفوذتر و آسیبناپذیرتر از گذشته است و به امید خدا این روند با مقاومت مردم ایران و ایستادگی آنها و همچنین با منطق و تعامل و گفتگو و رسیدن به فهم مشترک به شکل تصاعدی افزایش خواهد یافت.»
باید اعتراف کنیم که ایران نسبت به گذشته امن تر، قدرتمندتر و با نفوذتر گردیده است و به یقین این حرف آقای ظریف را می پذیریم و به آن گردن می نهیم، ولیکن این قدرتمندی و امنیت، حاصل تلاش و جهاد دلاور مردانی همچون حاج قاسم سلیمانی فرمانده با تدبیر نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در جبهه های جنگ عراق، سوریه و لبنان در برابر تروریستهای دست پرورده آمریکا و رژیم صهیونیستی، یعنی داعش و جریانهای تکفیری ایستاده اند می باشد و ربطی به زبان دیپلماسی آقای ظریف و تیم همراه ایشان ندارد، زیرا دستاوردی در مذاکرات نداشته اند که بخواهند از آن دفاع نمایند! و اگر دستاوردی داشتند، قطعاً در سوم آذر جشن و پایکوبی به راه می انداختند و توهم پیروزی خود را چون پتکی به سر نیروهای مؤمن به اسلام و انقلاب می کوبیدند و رئیس جمهور هم وعده خجل شدن منتقدین توافقنامه هسته ای را به آینده موکول نمی کرد!
به یقین می شود گفت، که آقای ظریف و دولت اعتدال بدون حضور قدرتمند سردار سلیمانی در صحنه های نظامی و دیپلماتیک، توان نشتن پای میز مذاکره با آمریکا را نداشتند و جان کری و سایر دول غربی در پای میز مذاکره با آقای ظریف حاضر نمی شدند.
قدرتمندی و امنیت ایران را در گره زدن به میز مذاکرات، بدون توجه به دستاوردهای شهیدان هسته ای، علی محمدی، رضایی نژاد، شهریاری و احمدی روشن که توانستند ما را به غنی سازی 20 درصد و سایر تجهیزات هسته ای برسانند، بی حرمتی و بی ادبی می دانیم. و امروز اگر آقای ظریف و دولت اعتدال، با حاصل تلاش شهیدان هسته ای با دشمنان این کشور معامله نمود و توانست رضایت آمریکا و رژیم صهیونیستی را جلب نماید، نباید دچار توهم شود و امنیت و قدرتمندی ایران را، حاصل لبخندهای ناموزون و دشمن شادکن خود بداند!!!!!
ما ظریف را واقعاً ظریف می دانیم و بخشی از مطالب سخنرانی ایشان در آخرین دور مذاکرات وین، با کپی برداری از مصاحبه آقای جان کری وزیر خارجه آمریکا بوده است، که در آ« مصاحبه گفت:" با توقف غنی سازی ایران امنیت اسرائیل بیشتر شده است" و لذا این جملات آقای ظریف، حاصل نبوغ ایشان نیست بلکه حاصل تقلبی است که از روی نوشته جان کری برداشته است!!!!!
اما ظریف در پایان سخنانش بر خلاف ترس و وحشتی که سال گذشته از قدرت آمریکا داشت، این بار پس از تور نظامی و بازدیدی که از مراکز نظامی کشورمان انجام داد، با دل و جرأت بیشتری نسبت به گذشته در خصوص قدرت آمریکا اظهار نظر نمود و گفت:« آمریکا قدر قدرت نیست. هیچ کس، هیچ کشوری در دنیا قدر قدرت نیست یک قدر قدرت لایزال وجود دارد که آن هم خدا است.»
موفق باشید آقای ظریف! و حرمت نگه دارید!
والسلام
بنام خدا و برای خدا
آقای حسن روحانی در جمع مردم گلستان، در بیاناتی شبهه انگیز, علیه وحدت جامعه اسلامی سخن راند و گفت: «این که پنج وزیر را به مجلس معرفی کردم، اگر لازم بود 50 وزیر را به مجلس معرفی می کردم اما از وعده ای که به شما دادم و از راه خودم باز نخواهم ایستاد، دوران افراط و فضای امنیتی به سر آمده است.»
چرا آقای روحانی وقتی در منظر عمومی مردم حاضرمیشود، خود را در قامت اپوزیسیون(مخالف نظام مستقر) نظام اسلامی می بیند و مرتباً به تعهداتی اشاره می کند، که در تبلیغات انتخاباتی خود وعده تحقق آن را داده است و در همین راستا، علیه بخشی از حاکمیت و خادمان ملت سخن می گوید؟! که این از نقاط ضعف روحانی است. وقتی آقای روحانی در جمع مردم به تعهدات خود اشاره می کند، گویای این است که در تحقق آن وعده ها ناتوان و لرزان بوده و بیان این سخنان فرار از مسئولیت اصلی قلمداد می شود و رجز خوانی در جمع و سکوت در گفتگوهای منطقی برازنده رئیس جمهور نیست و از صفات بارز نفاق محسوب می گردد!!!!
در این جمله، رئیس جمهور دقت نمائید! "از راه خودم باز نخواهم ایستاد." چرا ایشان به مردم توضیح نمی دهند، که راهشان کدام است! آیا راه ایشان صراط مستقیم الهی است؟! که اگر منظورشان صراط الهی بود، راه خود را مطرح نمی کرد بلکه راه خدایی و وحدت بخش اسلام را بیان می کرد!، پس؛ باید آقای روحانی پاسخ شفاف و دقیقی به مردم بدهد، که آیا راه ایشان همان راهی است که به مسیر پذیرش کدخدای آمریکا ختم می شود؟! و یا همان صراطهای متعددی که فرج دباغ(سروش) مطرح نموده، می باشد؟!
آقای روحانی گفته است: "اگر لازم بود 50 وزیر را به مجلس معرفی می کردم." در این سخن رئیس جمهور، لجاجت و ایستادگی در برابر قانون اساسی و همراهی با فتنه گران موج می زند!!!
رئیس جمهور مطرح نموده؛" دوران افراط و فضای امنیتی به سر آمده است " مگر وزارت اطلاعات با وزیر معرفی شده از سوی روحانی اداره نمی شود؟! مگر رئیس جمهور رئیس شورای عالی امنیت ملی کشور نیست؟! مگر وزارت دفاع در تحت نظر ایشان فعالیت نمی کند؟! مگر بعضی از عناصر امنیتی اخراجی وزارت اطلاعات در مسئولیتهای مهم قرار نگرفته اند و به ایشان مشاوره نمی دهند؟! پس رئیس جمهور با طرح مسئله افراط و فضای امنیتی، چه اهدافی را دنبال می نماید؟!
چنین استنباط می شود، که در ورای این سخنان سناریوهای مختلفی وجود داشته باشد؛ ممکن است، تهیه کنندگان سخنرانی که معمولا از عناصر افراطی هستند، بدنبال ارسال پیام به طرفهای خارجی و داخلی باشند!!! با توجه به اینکه مذاکرات هسته ای نتیجه دلخواه جریان لیبرال درون دولت و پدر خوانده آن را در بر نداشته، با سخنان جنجالی و افراطی بخواهند از تکالیف اصلی خود شانه خالی نمایند و "ما نمی توانیم" را پنهان نمایند!!! و یا قصد آن دارند که جامعه را دوقطبی نمایند، تا به امیال دنیوی خود، که همان انتخابات مجلس شورای اسلامی دست یابند؟!
ریاکاری گفت:" من از دست مردم چه کنم، که خیال می کنند من ریاکارم، در حالی که دیروز روزه بوده ام و امروز هم روزه دارم، فردا هم می خواهم روزه بگیرم و هنوز به کسی نگفته ام."
والسلام
بنام خدا و برای خدا
آقای حسن روحانی رئیس جمهور در سفر به استان گلستان، در جمع مردم آن استان گفت: «وعده ای که ما در سال گذشته در 24 خرداد پای صندوق آرا به یکدیگر دادیم ، به وعده خود وفادار هستیم و وفادار خواهیم ماند ... آنچه من به شما وعده دادم، نجات اقتصاد کشور، احیای اخلاق در جامعه و تعامل سازنده با جهان بود، من پای وعده خود تا لحظه آخر و با همه توانم ایستاده ام.»
آقای روحانی در سخنرانی احساسی خود به سه وعده اشاره نموده اند که تاکنون به خاطر حضور عناصر افراطی در اطراف خود به هیچکدام از تعهدات خود با مردم پایبند نبوده است! آیا اقتصاد کشور از رکود خارج گردیده؟ و مشکلات اقتصادی مردم حل شده؟ و یا از افزایش بی رویه قیمتها جلوگیری نموده است؟ و یا جلو واردات کالاهای غیر ضروری که امکان ساخت آن در داخل وجود دارد گرفته شده؟ و یا اشتغال جوانان جویای کار مرتفع گریده؟ و یا در اتمام پروژه های مسکن مهر موفق شده و یا ...؟ این سئوالهای اساسی و مشکلات واقعی جامعه و مردم است، که رئیس جمهور تاکنون توفیقی در جهت حل آنها نداشته است!!!!!
دومین وعده ای که رئیس جمهور توفیقی در راستای آن کسب ننموده، احیای اخلاق در جامعه است. هنوز مردم عزیزمان اهانتهای رئیس جمهور به منقدین هسته ای را فراموش نکرده اند! هنوز صدا و تصویر آقای روحانی که منتقدین عملکرد نامطلوب خود را که بی سواد خطاب نمودند در فضای جامعه و شبکه های مجازی وجود دارد! کلمه برو به جهنم! از لسان رئیس جمهور علیه منتقدین صادر گردیده است! مگر کسی که عامل به اخلاق نیست می تواند چنین تعهد سنگینی را بر دوش بگیرد و در بین آحاد مردم آن را با صدای بلند فریاد بزند؟!
سومین تعهدی که رئیس جمهور در سخنرانی خود از آن دم زد، تعامل سازنده با جهان بود! اگر آقای روحانی چند مصداق از تعامل سازنده خود با دنیا را برای مردم گرگان که مشتاقانه آماده شنیدن واقعیت و حقیقت بودند، به زبان جاری می کردند، حقیر مجبور نبودم که به جناب روحانی یادآوری نمایم که پاسخ تعامل سازنده شما، در سفر اخیرتان به نیویورک و ملاقات با نخست وزیر انگلیس و اهانتهای ایشان به مردم ایران را چگونه توجیه می کنید؟! نتیجه تعامل آقای روحانی در تماس تلفنی با رئیس جمهور آمریکا، غیر از اهانت و تهدید ملت ایران، مگر چیز دیگری را به همراه داشته است؟! و یا در تعامل با آمریکا در مذاکرات هسته ای، علی رغم امتیازات فراوانی که به آمریکا جهت تأمین امنیت رژیم صهیونیستی داده اید، این تعامل چه مشکلاتی از کشور ما را مرتفع نموده است؟!
پس نتیجه این خواهد بود، که رئیس جمهور در هر سه حوزه اقتصادی، اخلاقی و تعاملی ناموفق بوده و در انجام تعهدات خود موفقیت نسبی هم نداشته است مگر اینکه خود گویند و خود باور کنند و خود آن را پرورش دهند!!!!!
گویند مولانا رکن الدین ابهری از مولانا غیاث الدین پرسید که: "یخ سلطانیه سردتر است یا یخ ابهر؟" مولانا غیاث الدین در جواب گفت:" این سئوال تو از هر دو سردتر است!"
والسلام
بنام خدا و برای خدا
نوبخت سخنگوی دولت در خصوص اصلاح قیمت نان در مورخه 9/9/93 گفت:« دولت همچنان پرداخت یارانه گندم به قیمت هر کیلو 665 تومان را در اختیار کارخانه های آرد سازی و نانوایی ها قرار خواهد داد اما این اجازه را به نانواهایی ها در استان های مختلف خواهد داد تا بر اساس اقتضائات هر استان به منظور جبران مابه التفاوت افزایش هزینه های جانبی، قیمت نان را تا حداکثر 30 درصد افزایش دهند.»
دولت تدبیر و امید، بعد از موفقیت بزرگ توافقنامه هسته ای!، آمریکا را مجبور نمود، تا در برابر تدبیر! دولت امید زانو بزند! و تحریمهای تحمیلی را لغو نماید! با همین تدبیر دولت!، مشکلات اقتصادی جامعه به یکباره کاهش یافت و پس از لغو تحریمها، دولت امید، با یک تدبیر ضربتی و ویژه،! قیمت دلار را به نصف کاهش داد! و درآمدهای مردم! به خصوص طبقه مستضعف جامعه افزایش چشمگیری پیدا نمود! و لذا پس از این موفقیتهای پی در پی دولت امید! در صحنه های بین المللی و جهانی!، مردم در یک حرکت اعتدالی و خودجوش از دولت امید خواستند که به فوریت، قیمت نان را تا صد در صد افزایش دهد!
دولت تدبیر که از این اقدام مردم به ستوه آمده بود!، ناچاراً، تن به خواسته ی اعتدالی مردم داد و با یک تدبیر! و شیب ملایم که به چشم نمی آمد! دستور افزایش یا همان اصلاح! 30 درصدی قیمت نان را برخلاف میل باطنی خود صادر نمود! و مردم هم که از تدبیر! فوری دولت به وجد آمده بودند!، مجدداً در خیابانها حاضر شدند و از افزایش قیمت نان توسط دولت امید! که هر روز موفقیتی را در کارنامه خود ثبت می کند!، قدردانی کردند! و شعار مدام و یک صدای مردم این بود، روحانی مچکریم....!!!!!!
متأسفانه دولت تدبیر با صدای بلند و از روی تکبر و غرور با مردم کشورمان روبرو شده و در مسیری حرکت می کند که از ریل اصلی انقلاب فاصله دارد، و علت آن این است، که این دولت برآمده از نفس خود بینی و خود ستایی جریان کارگزاران سازندگی و آقای رفسنجانی است؛ آنجا که آقای رفسنجانی در خصوص نتیجه انتخابات سال 92 گفت ؛ "آنچه می خواستم شد." و بر این اساس کلید تدبیر آقای روحانی که اقتصاد را بر مبنای لیبرالیسم غرب دنبال می کند، هیچ گره ای از مشکلات کشور و مردم حل نخواهد کرد.
این جریان لیبرال و خود فریفته که خود را نیازمند آمریکا می داند، وقتی در دولت سابق در طرح هدفمندی یارانه ها، کمکهای نقدی به مردم پرداخت می شد به همراه ارباب خود یعنی هاشمی رفسنجانی آن را گدا پروری قلمداد می نمودند و با گستاخی به این طرح مهم کشوری که هیچ دولتی جرأت اجراء آن را نداشت با بی رحمی تمام می تاختند و امروز تنها هنر دولت تدبیر، در طرح هدفمندی یارانه ها، آویزان کردن زنگوله ای، به نام سبد کالا به گردن آن بوده است!!!!! و اسم آن را تدبیر! عقلانیت! و اعتدال! می نامند!!!!!
غمگینانه باید گفت، که کلید تدبیر روحانی حمله همه جانبه خود را به نیازهای ضروزی مردم آغاز نموده و با افزایش 30 درصدی قیمت نان، سفره نان ملت را مورد هدف قرار داد و مردم به زودی شاهد مرحله ی دیگر بر افزایش قیمتها، خواهند بود و تعرفه های آب، برق و گاز، با 30 درصد افزایش، برای خارج کردن پولی چند برابر یارانه های نقدی از جیب مردم با کلید تدبیر و معجزه آسای دولت رقم خواهد خورد!!!!!
آقای دکتر رزاقی؛ اقتصاد دان برجسته کشورمان در خصوص وضعیت اقتصادی کشور می گوید:«اقتصاد ما همان مدلی است که آمریکا می خواهد/ دولت آمار غلط میدهد، خودش هم باور میکند!... الگوی مدیران فعلی ما در اقتصاد، فقط وابستگی به غرب است، این یک الگوی ورشکسته غربی است که ما را به این روز انداخته است ... الان دولت میگوید نرخ بیکاری کاهش داشته است، این در حالی است که آمار نشان میدهد که 400 هزار نفر بیکار اضافه شده است در این دولت، این در واقع همان بازی کردن با آمار است ... اقتصاد مقاومتی به معنای استقلال اقتصادی است، اما همین آقای روحانی مرتبا میآید میگوید که این مدل اقتصادی که ما الان داریم، همان مدل اقتصادی است که آقا گفتند! سوال اینجاست که اگر این اقتصاد مقاومتی است پس چرا هنوز ما وابستهایم؟ چرا آنقدر ما مصرف گرا هستیم؟»
والسلام
بنام خدا و برای خدا
آقای حسن روحانی در مسجد سلمان ریاست جمهوری، طی اظهارتی که از درون آن خجلت و بی تدبیری فوران می کرد، در دفاع افراطی از تمدید توافقنامه ترکمنچای خود با 5+1 گفت: «در عرصه سیاست خارجی موفقیت بزرگی به دست آوردهایم، ولی چون اکنون در طی مسیر راه هستیم در این ارتباط کمتر حرف میزنیم و انشاءالله وقتی این مسیر به پایان برسانیم مسائل را در این زمینه باز میکنم و خیلیها خجل میشوند.»
در پاسخ به بیانات رئیس جمهور می توان گفت ؛ عجیب است که وزیر خارجه آمریکا قبل و بعد از مذاکرات، موضوعات مطرح شده با ایران را بلافاصله به اطلاع رژیم صهیونیستی می رساند و موجبات سرور و خوشحالی مقامات اسرائیل را فراهم می کند، ولی رئیس جمهور حقوقدان و متخصص امنیتی کشورمان!، در آینده نامعلومی که حتماً سرویسهای جاسوسی غرب، زمان آن را مشخص می کنند، قصد دارند، با ایجاد یک شادی فریب از نوع شادی در باخت مسابقات فوتبال جام جهانی، دست گل هسته ای خود را، که دستاورد آن هیچ است، این بار، ملت عزیز ایران را، با توافقی بدتر از سال 82 ، در سال 94 در نزد ملل آزاده جهان خجل و شرمنده نماید!!!!!
عجب شاهکاری است، که وزیر خارجه و رئیس تیم مذاکره کننده دولت تدبیر، از گفتن واقعیات، پیرامون مذاکرات و توافقات محرمانه خود با آمریکا، برای نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه غیر علنی، خجل و شرمنده می باشد و آنگاه رئیس جمهور چنین ادعای کذبی را در خانه خدا( مسجد سلمان) مطرح می کند و خجل نمی شوند!!!!!
در دولت اصلاحات، آقای خاتمی، ادعا می کرد: که در هر 9 روز، یک بحران برای دولتش به وجود می آورند. حال دولت تدبیر و امید، بخاطر عدم توفیق الهی، در خدمت رسانی به مردم، خود زمینه ساز بحرانهای مصنوعی است و شاید؛ کلید تدبیر دولت روحانی تنها هنری که دارد، ایجاد بحران، برای فرار از پاسخگویی به مطالبات برحق مردم را دارد و احتمالا این تدبیر، از نوع اعتدال و عقلانیت است؟!!!!!
کاش جناب روحانی! به جای خط و نشان کشیدن برای منتقدان داخلی خود که 50 درصد مردم کشورمان می باشند، به پاسخگویی شفاف و دقیق از متن مذاکرات محرمانه صورت گرفته با طرف آمریکایی می پرداخت، تا خجل و شرمنده شود هر که در او غش باشد.
آقای روحانی این را بداند! که وقتی رژیم صهیونیستی از محتوای کامل مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا با خبر است، قصه های خجل شدن و شرمندگی منتقدان داخلی، خیال پردازی و عوام فریبی است و هیچ فرد منصفی نمی پذیرد، که اسرائیل از محتوای مذاکرات مطلع باشد، اما مردم ایران بی خبر؟!!!!! مردم از رئیس جمهور وعده سرخرمن و خجل نمودن منتقدین را نمی خواهند، بلکه دفاع از نظام اسلامی و صیانت از توانمندی هسته ای را طلب می نمایند. و لذا مردم کشورمان پنهان و اختفای جزییات مذاکرات 1+5 را از طرف دولت تدبیر و امید را با توجه به اطلاع کامل اسرائیل از محتوای مذاکرات، عملی غیر عقلانی و مخالف مصالح کشور می دانند و مسببان آن را در ینده ای نزدیک با عمل انقلابی خود خجل و شرمنده خواهند نمود.
انشاء الله
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
چرا مجرمین نفوذی در قدرت، محاکمه نمی شوند؟
آیا وقت محاکمه حسن روحانی نیست؟
سئوال خوب به تولید فکر خوب می انجامد
عاشورا چگونه رقم حورد؟
مخرج مشترک با دشمن، یعنی چه؟
بساط انفعال را از قوه قضائیه برچینید
اغتشاشگران از داعش بدتر و اصلاحطلبان از هر دو بدتر
جنگ جهانی شناختی و ترکیبی بر علیه ایران
غروب اغتشاشات در ایران و شکست جبهه استکبار
[عناوین آرشیوشده]