سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ در صفت مؤمن فرمود : ] شادمانى مؤمن در رخسار اوست و اندوه وى در دلش . سینه او هرچه فراختر است و نفس وى هرچه خوارتر . برترى جستن را خوش نمى‏دارد ، و شنواندن نیکى خود را به دیگران دشمن مى‏شمارد . اندوهش دراز است ، همتش فراز . خاموشى‏اش بسیار است ، اوقاتش گرفتار ، سپاسگزار است ، شکیبایى پیشه است ، فرو رفته در اندیشه است ، نیاز خود به کس نگوید ، خوى آرام دارد ، راه نرمى پوید . نفس او سخت‏تر از سنگ خارا در راه دیندارى و او خوارتر از بنده در فروتنى و بى آزارى . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 94 خرداد 25 , ساعت 1:14 صبح

بنام خدا و برای خدا

آقای روحانی در سال 1382 بعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول پرونده هسته ای در دولت خاتمی، با سه کشور اروپائی(انگلیس، فرانسه و آلمان) مذاکراتی داشت که در نتیجه فعالیتهای هسته ای کشور بطور کلی تعلیق شد. وقتی ایشان(حسن روحانی) در سال 92 بعنوان رئیس جمهور انتخاب گردید و کشورهای غربی هم از گرایش ایشان به غرب و کدخدا دانستن آمریکا، مطلع بودند، لذا تحلیل سرویسهای بیگانه و بخصوص غربی این بود که امکان معامله پرسود با آقای روحانی در خصوص پرونده هسته ای ایران وجود دارد و در همین رابطه خریداری همچون آقای خاویار سولانا مسئول اسبق سیاست خارجی اتحادیه اروپا در جلسه شروع ریاست جمهوری آقای روحانی حضور پیدا کرد و بصورت محرمانه با آقایان روحانی و رفسنجانی هم دیدار نمود که حاصل آن جلسه محرمانه، قطع مونتاژ و نصب سانتریفیوژهای پیشرفته و عدم ارسال قطعات مهم رأکتور اراک قبل از آغاز مذاکرات رسمی هسته ای، به دستور آقای روحانی بود!(یعنی پذیرش تعلیق در آغاز ریاست جمهوری) که این موضوع را آقای سولانا در جلسه بعدی حضور خود در ایران افشاء نمود!عع

آنچه در بالا نوشته شد برای این است که به تحلیل و تفسیر کارشناس رادیو فرانسه از آقای روحانی بپردازم. در وبسایت رادیو فرانسه تفسیری در 11 اکتبر 2013 و 19مهرماه 1392 آمده که ترجمه آن چنین است: «ارزیابی غرب از وضعیت کنونی دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش می‌بیند. بر پایه  این جمعبندی، اگر خریدار صبور باشد، شرایط فروشنده را دشوارتر می‌کند و در همان حال، قیمت فروش را کمتر خواهد کرد.» 

با گذشت نزدیک 2 سال از ریاست جمهوری آقای روحانی و بررسی عملکرد گفتاری ایشان به این نتیجه می رسیم که آن تحلیل در زمانی که توافق ژنو صورت گرفت بسیار دقیق بوده است و غمگینانه باید اعتراف نمائیم که کالای پر ارزش خود را که ثمره خون بهترین دانشمندان شهیدمان بود به کسی سپردیم که قدر شناس آن کالا نبود و حاضر شد آن را برای سیر کردن شکم اشرافیت و احیاناً دلبستگی به غرب، در مقابل دریافت هیچ به کدخدا(آمریکا) بدهد!

به این سخنان توجه کنید تا به وضعیت آشفته فروشنده نگران و لرزان پی ببرید؛ روحانی "خزانه خالی است" ظریف می گوید "سیستم دفاعی ما نمی تواند 10 دقیقه در مقابل آمریکا بایستد". حاج حسن روحانی؛"آب خوردن ملت هم به تحریم وابسته است"  آقای روحانی؛"آمریکا کدخدای ده است" حاج حسن آقای روحانی؛"ما هر آنچه تعهد داده ایم و خواهیم داد به آن پایبندیم" .... و فروشنده عجول، بدهکار و مستأصل چگونه عزت مملکت را به حراج گذاشت که اگر ملت به موقع عمل نکند، ننگ ترکمنچای اعتدال بر پیشانی ملت ایران در عین داشتن قدرت و عزت نقش خواهد بست! پس به داد رئیس جمهور برسید که فردا دیر است و این مهم، فقط در توان ملت است.

 امام علی (ع):هشت کس اگر اهانت دیدند دیگری را ملامت نکنند و یکی از آنها، کسی است که از دشمنان خیر خواهد. (کتاب نصایح)

 

والسلام

 


یکشنبه 94 خرداد 24 , ساعت 11:19 عصر

بنام خدا و برای خدا

حجت‌الاسلام سیدعلی طاهری نماینده مردم گرگان و سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در خصوص خودداری رئیس جمهور از ابلاغ قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر، گفت: «طبق پیگیری‌های انجام شده معلوم شد که با توجه به امتناع دولت از ابلاغ قانون مذکور، رئیس مجلس در 20 خرداد از طریق روزنامه رسمی این قانون را به دستگاه‌های ذیربط ابلاغ کرده است.»

اصل 123 قانون اساسی در خصوص وظایف رئیس جمهور می گوید: «رییس جمهور موظف است مصوبات مجلس یا نتیجه همه‏ پرسی را پس از طی مراحل قانونی و ابلاغ به وی امضاء کند و برای اجرا در اختیار مسئولان بگذارد.»

با توجه به اصل فوق چرا رئیس جمور از ابلاغ قانون حمایت از آمران به معروف امتناع کرده است؟!

برای اینکه رئیس جمهور ملزم به اجراء قانون اساسی باشد در محضر قرآن و سایر مسئولین قانونی سوگند یاد می کند و می گوید: «من به عنوان رییس جمهور در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یاد می‌کنم که پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشم.» آیا آقای روحانی سوگند خود را نشکسته است؟!

چرا رئیس جمهور بر خلاف سوگند به قرآن و قانون اساسی عمل نموده و از اجراء قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر می ترسد؟ برای پاسخگویی به ترس دولت از اجراء فریضه امر به معروف و نهی از منکر به بررسی تعدادی از مواد . تبصره های تصویبی این قانون می پردازم تا علت ترس و لرز دولتیان که "بدنبال یک جای گرم"می گردند بیشتر مشخص و همچنین گوشه ای از قانون گریزی آنان به تصویر کشیده می شود "تا سیه روی شود هر که در او غش باشد"!!!

تبصره ماده 5 قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر تأکید دارد: «اماکنی که بدون تجسس در معرض دید عموم قرار می‌گیرند، مانند قسمت‌های مشترک آپارتمان‌ها، هتل‌ها، بیمارستان‌ها و نیز وسایل نقلیه مشمول حریم خصوصی نیست.»

ماده 7- مجازات اشخاصی که مبادرت به اعمال مجرمانه نسبت به آمر به معروف و ناهی از منکر نمایند، قابل تخفیف و یا تعلیق نیست و صدور حکم مجازات قابل تعویق نمی‌باشد.

 ماده 12- وزارت امور خارجه، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و سایر دستگاه‌های ذی‌ربط موظفند اتباع خارجی را قبل و حین ورود به کشور نسبت به قوانین و مقررات و رعایت شئون اسلامی آگاه کنند.

 ماده 17- سازمان بسیج مستضعفین موظف است با به‌کارگیری آحاد بسیجیان در چارچوب قوانین نسبت به فرهنگ‌سازی و اجرای امر به معروف و نهی از منکر در مرتبه زبانی اقدام کند.

تبصره 1- مفاد این ماده نافی مسئولیت ضابطان قضایی بسیج در مواردی که در قانون پیش‌بینی شده است، نمی‌باشد.

تبصره 2- تبصره (3) ماده (1) قانون حمایت قضایی از بسیج مصوب 1371.10.1 به‌شرح زیر اصلاح می‌شود:

تبصره 3- ستاد امر به معروف و نهی از منکر با همکاری سازمان بسیج مستضعفین برای مرتبه عملی امر به معروف و نهی از منکر موضوع ماده (4) قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر برای افراد مورد نیاز از سازمان بسیج مستضعفین به‌عنوان ضابطان امر به معروف و نهی از منکر دوره آموزشی برگزار کند.

والسلام 

 


جمعه 94 خرداد 22 , ساعت 8:19 عصر

بنام خدا و برای خدا

حجت الاسلام حسن روحانی، رئیس جمهور در همایش فرمانداران در خصوص صندوق های رأی گفت: «صندوق رأی نیز باید صندوقی پلاستیکی و شفاف باشد تا همه آرای درون صندوق را از دور بینند و مقوا، پارچه، چسب و دوخته نباشد و صندوقی باشد که من ببینم که رای ام درون صندوق افتادهه

آقای لاریجانی هم که به همایش فرمانداران دعوت شده بود در اطهاراتی مشابهه روحانی گفت: «هر چه صندوق های رأی به جای کدر بودن، شفاف تر باشد، مردم بیشتر اعتماد می کنند و رأی ریخته شده در صندوق ها را می بینند.»

این دو نفر(روحانی و لاریجانی) برگزیده صندوقهای رأیی هستند که خود افتادن رأیشان به درون آن را رؤیت کرده اند و لذا توصیه به استفاده از صندوقهای شفافی که از سال 86 در کشور برای انتخابات مورد استفاده قرار گرفته حرف نابجائی است و طرح کردن صندوقهای پارچه ای و مقوائی و غیره همانند آب آوردن اربابی است که نوکر خود را نزد روان پزشک برد و به روان پزشک گفت: این نوکر من چند روزی است که دیوانه شده و هذیان می گوید، او را برای درمان نزد شما آورده ام. روان پزشک خواست که میزان دیوانگی نوکر را آزمایش کند و لذا آبکشی آورد و به نوکر ارباب داد و گفت برو این آبکش را پر از آب کن و بیاور! ارباب سریعاً آبکش را از دست نوکر گرفت و به دکتر ااروان شناس گفت: این دیوانه است, من خودم زود می روم و آب می آورم و آبکش را گرفت و شروع به دویدن نمود ... ! و لذا درخواست صندق پلاستیکی شفاف از سوی رئیس جمهور و رئیس مجلس علی رغم استفاده از این نوع صندق از سال 86 مثل آب آوردن با آبکش ارباب به اصطلاح سالم است.

البته این دو نفر به اندازه کافی از رئیس جمهور سابق عقده دارند و لذا فکر می کردند که استفاده از صندوقهای شفاف پلاستیکی را می توانند برای تأثیر گذاری بر روی افکار عمومی آن را به اسم خود تمام کنند! لیکن یا حافظه اشان ضعیف شده و یا فکر می کنند که می شود سر ملت کلاه گذاشت!

والسلام


جمعه 94 خرداد 22 , ساعت 8:55 صبح

بنام خدا و برای خدا

پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، هاشمی رفسنجانی که مسئولیت جریان موذی مقابله با دولت نهم را فرماندهی می کرد، رسماً در سال 87 از «پایان مدارا با دولت»سخن گفت. البته رفسنجانی به ملک عبدالله پادشاه ملعون عربستان قول داده بود که دولت احمدی نژاد را شش ماهه زمین خواهد زد، هر چند خداوند جلوی فتنه گری هایش را گرفت و لکن با حربه دروغ و تهمت و افتراء هر آنچه توانست علیه دولت احمدی نژاد انجام داد. در مقطعی بخاطر عصبانیت از دولت نهم قصد بلعیدن دانشگاه آزاد اسلامی را با اسم موقوفه نمودنطراحی نمود که تیرش با تدبیر رهبری کمانه کرد و بخودشان اصابت کرد!خخ

اگر به سلوهای خاکستری مغزمان در 3 سال پایانی دولت احمدی نژاد مراجعه کنیم به ما می گویند؛ مخالفین دولت آن روزها مدام می گفتند؛ که عمده مشکلات کشور از تحریمها نیست بلکه از بی تدبیری و عدم عقلانیت دولتاست و می گفتند؛ تنها 30 تا 35 درصد مشکلات به تحریمها برمی گردد! عجبا که جناب روحانی مرد عقلانیت!، تدبیر! و اعتدال! به یکباره همه دروغهای گذشته پدرخوانده دولت(هاشمی رفسنجانی) و دیگر همکاران خود را فراموش نمود و با یک دروغ منحصر به فرد گفت: «اینکه می‌گوئیم تحریم ظالمانه از بین برود برخی چشم خود را بی‌خود نچرخانند، تحریم ها باید از بین بروند تا سرمایه گذار به کشور بیاید و باید سرمایه گذاری انجام شود از مشکل آب خوردن مردم تا مشکلات مالی و بانکی مردم حل شود.»

این دروغ بزرگ برای مصرف داخلی کشور گفته نشد، بلکه پالسی بود که آقای روحانی برای کدخدایش(آمریکا) مبنی بر اینکه ما آخرین تیرمان را در آستانه توافق جامع هسته ای به نفع شما(آمریکا) رها کردیم تا مبادا به ایران امتیازی بدهید! و این سخن حاکی از آن است که جناب روحانی نه تنها حقوقدن نیست بلکه الفبای اولیه سیاست و امنیت هم نمی داند!

متأسفانه در کشورمان مدیریت این طرف میز با آن طرفش 180 درجه فرق دارد! دیروز به دروغ می گفتند؛ که مشکلات از تحریم نیست و امروز با دروغ دیگری می گویند؛ آب خوردن مردم هم وابسته به رفع تحریم است. دیروز برای بدست آوردن قدرت دروغ می گفتند و امروز دروغ می گویند تا در قدرت  بمانند و فردا دروغ می گویند که قدرت را از دست ندهند و آنگاه خود را دولت راستگویان می خوانند!!!خخ

سخن پایانی این وجیزه این است که آقای روحانی بیش از 2 سال است که همواره از امید و امیدآفرینی سخن می راند، آیا کسی که ناامیدی در خانواده او موج می زند و فرزندش در اثر ناامیدی خودکشی نموده و مخفیانه در دهه 70 در مرقد امام دفن گردیده، می تواند منجی گر امید در جامعه باشد؟! رطب خورده می تواند امیدآفرین باشد؟!

درس بزرگی که حادثه فوتبال تبریز به ما داد، این بود که اگر به مردم دروغ بگویید که بردید و قهرمان شدید ... مردم شادی خواهند کرد... مثل شادی بعد از تفاهم لوزان ... استقبال از ظریف ... تا کی می شود به مردم دروغ گفت و در قدرت ماند؟!!!!

والسلام

 


پنج شنبه 94 خرداد 21 , ساعت 3:46 عصر

بنام خدا و برای خدا

سخنان عزت سوز حسن روحانی در هفته محیط زیست و در خصوص گره زدن آب خوردن مردم به تحریمها، عمق خود باختگی و تزلزل یک رئیس جمهور را در مقابل کدخدا(آمریکا) نشان می دهد و ملت ایران هر روز بیشتر نسبت به روز قبل به عمق فاجعه آمیز بودن توطئه اعتدال آمریکائی پی می برند و حتی سخنگویی حرفه ای و حراف دولت هم با ماله کشی بر روی آن نتوانست چهره زشت و کدخدا پسند سخنان حاج حسن را برطرف کند. اگر جناب روحانی و برخی خدمات دهه اول انقلابش نبود و حرفهای اخیرشان در هفته محیط زیست را در کنار نوشته ها و سخنان غرب زدگانی همچون ملکم خان، تقی زاده و کسروی ها قرار می دادیم، شنونده و بیننده تفاوتی بین سخنان لیبرالی و کدخدا پسند آقای روحانی و آنان قائل نمی شد!لل

اگر رئیس جمهور در سخنان خود اشتباه نکرده باشد حضور این تفکر در رأس قوه مجریه بسیار خطرناک است و به قول آقای رحیم‌پور ازغدی «فکر آقایی آمریکا ما را نابود می‌کند نه خود آمریکا

آقای رجبی دوانی متخصص جریان شناسی سیاسی دین و انقلاب در خصوص ذلت این سخنان می گوید: «هیچگاه این قدر که عزت نظام مقدس جمهوری اسلامی در این دولت مورد خدشه قرار گرفت، در این سی و چند سال تاریخ پس از انقلاب، سابقه نداشت.»

مهدی محمدی در تحلیل دقیق خود نوشت: «گره زدن "آب خوردن مردم" به رفع تحریمها، آخرین شانس یک توافق خوب را از بین برد و به آمریکا اطمینان داد، مطلقاً لازم نیست کوتاه بیاید، چون آب خوردن ما لنگ کاغذی است که باید آن را مهر بزند.»   

اگر سخنان امام راحل و رهبر معظم انقلاب را در کنار مواضع آمریکا پسند آقای رئیس جمهور قرار دهیم، آنگاه درخواهیم یافت، که وقتی حسن روحانی از افراط و افراطی گری می گوید؛ منظورش تفکری به غیر از تفکر امام و رهبری نیست، زیر این امام بزرگوارمان بود که فرمود؛ "آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند" این امام بود که فتوای قتل سلمان رشدی خائن را صادر کردند. این امام بود که بعد از عملیات مرصاد، منافقینی که توبه نکرد بودند و دست به قتل و جنایت زده بودند حکم اعدامشان را صادر کردند. این امام بود که فرموند: "اسرائیل باید از بین برود". و همه این سخنان از دیدگاه ملی گراها و لیبرالهای آمریکائی، افراطی گری محسوب می شود.

 باید اذعان کنیم که در دهه چهارم انقلاب شاهد جریانی در قدرت هستیم که همه تلاش خود را معطوف به تحریف خط و تفکر امام نهاده و این جریان در برابر دشمنان بسیار ضعیف، لرزان و لغزان است و آنقدر بی تدبیر و غیر حقوقدان هستند و آنقدر با مسائل امنیتی ناآشنا هستند که در گرما گرم مذاکرات هسته ای آمار و ارقام غلطی به دشمن می دهد که جز خیانت و تضعیف کشور و ملت اسم دیگری بر آن نمی توان گذاشت.غغ

اگر این سخنان از طرف احمدی نژاد رئیس جمهور سابق بیان شده بود، الان آقای علی لاریجانی رئیس مجلس ماتم زده شده بود و سئوال از رئیس جمهور را طراحی می کرد و زمین زمان را به هم میدوخت، تا عقده گشائی نماید! اما چرا سکوت کرده اند؟ آیا این سکوتهای بی معنی تداعی کننده سکوت در برابر فتنه گران سال 88 نمی باشد؟! چرا علی مطهری نسبت به جمع آوری امضاء و سئوال از رئیس جمهور اقدام نمی کند؟!

اگر به قول رئیس جمهور "آب خوردن ملت" هم به مذاکرات و توافق هسته ای با کدخدا گره خورده باشد، باید بگوئیم که آقای روحانی اصول اولیه تدبیر را نمی داند و لذا حضور ایشان در جایگاه رفیع ریاست جمهوری برای کشور هزینه سنگینی خواهد داشت که باید از سوی نمایندگان مجلس تدبیری نه از جنس تدبیر حاج حسن، اندیشیده شود.

والسلام

 


پنج شنبه 94 خرداد 21 , ساعت 12:30 صبح

بنام خدا و برای خداتتت

امام خامنه ای در تاریخ 16 تیر 93 در سفارش ویژه خود به دولت درخصوص شعار «اعتدال»فرمودند: «اعتدال همان اسلام است. یعنی مقابله شدید با کفار و مهربانی با یکدیگر، یعنی امر به معروف و نهی از منکر. اعتدال به این معنا نیست که از کارهایی که جریان مؤمن، احساس وظیفه می کند، جلوگیری کنیم.»

توقع از آقای روحانی این بود که نسبت به سفارش رهبر معظم انقلاب حساس باشد و آن را عینیت بخشد لکن جریان نزدیک به فتنه سال 88 که بخشی از دولت را در کنترل گرفته، برای جناب روحانی ملغمه ای با جاشنی اعتدالساخته اند که امکان عبور از این فتنه جدیدبرایش وجود ندارد و ایشان مجبورند که دیگ اعتدالرا که انباشته از تزویر، نفاق و دروغ است را گرم نگه دارد ولذا یک روز در شیراز صدای خود را بلند می کند و می گوید: «ما درس اعتدال و سیاست خارجی را از حافظ آموختیم.» فردا روز در مرقد امام ادعا می کند: «ما اگر امروز اعتدال را مطرح می‌کنیم، اعتدال و امیدرا از امام آموختیم.» در سازمان ملل می گوید: «با ترکیب هوشمندانه‌ای از امید و اعتدالمی‌توان همه چالش‌ها را مدیریت کرد.» (3 مهر 1392)  و می گوید: «اعتدال، آینده جهان را درخشان خواهد کردااا

آقای رئیس جمهور با یک قرائت اعتدالیدر جمع دانشجویان، آمریکا را کدخدای ده می خواند و می گوید: «آمریکایی ها به قول معروف کدخدا هستند پس اگر با کدخدا ببندیم راحت تر هستیم!» و دیگر بار می گوید: «من به مشی اخلاقی و رفتار فردی اعتدالیسخت پایبندم اما سیاست‌های اعتدالیبرای اداره کشور را فراتر از آن می‌دانم.»

در حالی که طبق توافق ژنو حق غنی سازی 5 درصدی را کدخدا(آمریکا) به رسمیت شناخت، لکن در بیانیه لوزان 5 درصد به 67/3 کاهش پیدا کرد، اما حاج حسن روحانی با یک تفسیر اعتدالی-آمریکائی گفت: «ما در مذاکرات هسته‌ای به هر آنچه گفته و وعده داده‌ایم، پایبند خواهیم بود و به قول خود وفادار هستیم و دنیا(کدخدا) بداند، ما اهل فریب و دورویی نیستیم.»

حسن روحانی که هیچ ترس و لرزی! از کدخدا(آمریکا) ندارد در یک اهانت اعتدالیبه منتقدین توافق ذلت بار هسته ای گفت: «عده‌ای شعار سیاسی می‌دهند اما بُزدل سیاسی‌ هستند هروقت مذاکره می‌شود، می‌گویند می‌لرزیم؛ به جهنم، بروید جای گرم که نلرزید.»

آقای رئیس جمهور که در راستگوئی! دست اوباما را از پشت بسته است در یک صداقت اعتدالیبه مردم خوب کشورم گفت: «راست‌گویی سبب اصلاح امور و دروغ‌گویی سبب تباهی کارهاست. که مولایمان علی (ع) فرمود: «اصل الدین اداء الامانة و الوفاء بالعهود» و همچنین: «الصدق صلاح کل شیء و الکذب فساد کل شیء» (یکشنبه 13 مرداد 1392)اا

بد نیست با نظر اعتدالی جناب روحانی در خصوص افراط و افراطی گریهم آشنا شویم که می گوید: «کشور به عزم ملی برای دور شدن از افراط و افراطی‌گری در سیاست‌گذاری و مدیریت، و تمرکزِ بر حاکمیت قانون و قانون‌گرایی، نیاز دارد.»

این نوشتار را با یک دعا و استبداد اعتدالی از جناب روحانی به پایان می برم، ایشان اینگونه دعا کردند: «خداوندا، به تو پناه می‌برم از استبداد رأی، عجله در تصمیم، تقدّم نفع شخصی و گروهی بر مصالح عمومی و بستن دهان رقیبان و منتقدان.»

راستی! چرا روحانی از راهپیمایی های ما اجازه نمی دهیم می ترسد و به استبداد رأی و بستن دهان رقیبان و منتقدانپرداخته است؟! آیا روحانی دستور اعتدالی کدخدا(آمریکا) و بابای مهدی رفسنجانی را که محکومیتش بعد از 6 سال قطعی شده، اجراء می کند؟! و یا می لرزد و می ترسد و ...

والسلام  

 


سه شنبه 94 خرداد 19 , ساعت 11:35 عصر

بنام خدا و برای خدا

برای اینکه فضای کشور در راستای اهداف بلند بنیانگذار انقلاب، مسیر توفنده خود را بپیماید و نسلهای بعد از امام با تاریخ انقلاب آشنا و از عبرتهای آن بهره گیرند، ضرورت دارد که جریان واقیفه انقلابرا که پس از رحلت خمینی کبیر سازماندهی گردید، بخوبی بشناسند تا در مسیر انحرافی آنان قرار نگیرند. در این وجیزه پس از توضیح مختصری پیرامون جریان واقفیه بعد از شهادت امام کاظم(ع)به برخی از افرادی که بصورت مشکوک در بیت امام راحلمان حلقه زده بودند و با رحلت بزرگ پرچمدار انقلاب جریان واقفیه دومرا در تاریخ تشیع رقم زدند بپردازم.

واقفه از ماده وقف گرفته شده و به معنای درنگ کردن و دو دل بودن در کاری و خودداری کردن از اظهار نظر قطعی در یک مسأله می‌باشد و در اصطلاح فرقه شناسیبه جریان یا افرادی اطلاق می‌شود که شهادت امام کاظم علیه السلام را با منافع خود در تضاد دیدند و منکر آن شدند و لذا ماجرا بدین صورت بود که برخی از وکلای سرشناس حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام که اموال زیادی از وجوهات مردم، در نزدشان بود پس از سهادت آن حضرت حاضر به فرستادن وجوهات به حضور حضرت ثامن الائمه علیه السلام نشدند و برای توجیه این کار ناشایسته خود، امامت حضرت را از اساس منکر شدند و از آنجا که این عده بر امامت امام هفتم متوقف شدند و امامت حضرت رضا علیه السلام را برنتافتند معروف به فرقه یا جریان واقفیهشدند.

پس از توضیح فوق به بررسی و اهداف جریان واقفیه بعد از رحلت امام خمینی می پردازم. اگر بخواهیم دقیق تر به جریان واقفیه انقلاب اسلامی بپردازیم باید گفت که این جریان از نحستین روزهای انقلاب و بعد از فتنه مجاهدین خلق آغاز گردید و عده ای راه خود را از مسیر امام و انقلاب جدا کردند. جریان واقفیه انقلاب از سید کاظم شریعتمداری گرفته تا منتظری و از اسدالله بیات تا هاشمی رفسنجانی و از کروبی تا خاتمی و از اکبر گنجی تا سروش و از بهزاد نبوی تا موسوی خوئینی ها همگی راه خود را در مقاطع مختلف از نهضت خمینی جدا کردند و جریانی واقفیهرا برای تضعیف رکن رکین ولایت فقیهکه با حرکت اشرافیگرانه آنها مخالف بود ساماندهی کردند و در این مسیر با دشمنان انقلاب و حتی شیطان بزرگ برای رسیدن به اهداف خود هماهنگ شدند!

شاخص جریان واقفیه افرادی بودند، همچون مرحوم مهدی بازرگان، ابراهیم یزدی، ابوالحسن بنی صدر، حسن لاهوتی، صادق قطب زاده، آیت الله شریعتمداری، شیخ علی تهرانی، سید حسین خمینی، هادی غفاری، مهدی هاشمی، عبدالله نوری، شیخ حسین علی منتظری، عطاء الله مهاجرانی، بهزاد نبوی، جلاالدین طاهری، اکبر گنجی، محسن کدیور، اسدالله بیات، سید علی محمد دستغیب، علی اکبر محتشمی پور، محمد موسوی خوئینی ها، مهدی کروبی، میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی ...

افرادی که اسامی آنان ذکر شد، آنقدر خود را به امام نزدیک می دانستند، که بعضی از آنان مثل کروبی در زمان رحلت امام عمامه خود را بر زمین زد، اما در مجلس ششم آنقدر سقوط کرد که وقتی 300 میلیون تومان از شهرام جزایری پول حرام دریافت کرد، در محضر همه مردم ایران و در سیمای جمهوری اسلامی اعلام نمود که از امام نامه مخصوص برای دریافت پولهای حرام داشته است و در فتنه سال 88 از سران آن گردید و یا موسوی خوئینی ها گفت؛ من در زمان امام هم ولایت فقیه را قبول نداشتم ولی آن زمان جرأت بیان آن را نداشتم و آقای رفسنجانی هم گوی سبقت را از همگان در طرح خاطرات غیر قابل باور از قول امام ربودند!

این جماعت از ابتدا اعتقاد درستی به خط امام (ره) نداشتند و منافقانه خود را در صفوف انقلاب جای‌داده بودند و آنگاه که جای امام را خالی دیدند، می خواستند عقب‌نشینی از اهداف امام را به اسم امام به ملت قالب کنند و حتی درنشریه زنجیره‌ای آبان نوشتند: «تاریخ‌مصرف نظرات سیاسی امام خمینی(ره) گذشته و مربوط به دوران ماقبل مدرن و زائیده افکار عامیانه و قدیمی است.»

رحیم‌پور ازغدی در گفتار جالبی به شاخصه های خط امام(ره) پرداخته که بخشی از آن وصف حال واقفیه های نهضب امام خمینی است، ایشان می گوید: «خط امامی داریم که برای بعضی ها شبهه است. خط امامی هم داریم که برای بعضی ها سفره است. یک خط امامی هم داریم که جبهه است.»

عجیب اینجا است که وقتی به گفتار، کردار، رفتار و زندگی اشرافی واقفیه های نهضت روح الله نگاه می کنیم برای این جماعت خط امام گاهاً شبهه ای بوده و بیشتر وقتها سفره و لذا استفاده از بیت المال را هم برای اهل بیت خود مشروع و جایز می دانستند!!!

والسلام

 


پنج شنبه 94 خرداد 14 , ساعت 10:8 عصر

بنام خدا و برای خدا

اگر 10 سال قبل ادعایی می شد مبنی بر اینگه سقوط رژیم اسرائیل کاملاً وابسته به سقوط آل سعود است، کسی آن را باور نمی کرد، اگر گفته می شد در سوریه انقلابی روی نداده حتی هاشمی رفسنجانی آن را باور نمی کرد و علیه رژیم مستقر سوریه نظرات ناحقی را که در ورای آن حمایت از داعش و النصره و در یک کلام حمایت از عربستان سعودی بود، بر زبان جاری می ساخت. اگر به رئیس جمهور زندانی انقلاب مصر آقای مرسی گفته می شد که دوستی با عربستان و وهابیت تو را به زمین می زند، باور نمی کرد و در برابر این سخن موضع گیری می کرد!!!

خمینی کبیر زنگ خطر جبهه تروریسم وهابیت آل سعود را در سال 67 به صدا درآود و فرمودند: «مسلمانان نمی‌دانند این درد را به کجا ببرند که آل سعود و «خادم الحرمین» به اسرائیل اطمینان می‌دهد که ما اسلحه خودمان را علیه شما به کار نمی‌بریم! و برای اثبات حرف خود با ایران قطع رابطه می‌کنند. واقعاً چقدر باید رابطه سران کشورهای اسلامی با صهیونیستها گرم و صمیمی‌شود تا در کنفرانس سران کشورهای اسلامی مبارزه صوری و ظاهری هم با اسرائیل از دستور کار آنان و جلسات آنان خارج شود.»تت

اگر با دقت صحنه پیچ بزرگ تاریخی را بنگریم به خوبی درخواهیم یافت که جبهه تروریسم وهابیت سعودی، با هدایت دنیای استکبار و جریان صهیونیسم، مردم بی دفاع یمن را به خاک و خون می کشد و اگر این رژیم سعودی را که سفاک تر از صهیونیستها است در یمن به اهداف خود دست یابد، آنگاه آهنگ تعدی و تجاوز به سرزمینهای دیگر و حتی جمهوری اسلامی را در سر خواهد پروراند و لذا جبهه تروریسم سعودی -داعش بر اساس استراتژی آمریکا و اسرائیل در حال نزدیک شدن به مرزهای جمهوری اسلامی ایران هستند و اهداف مشخص شده واعلامی "خلافت اسلامی داعش" از لیبی تا شرق ایران است که بی شباهت به اهداف صهیونیستها از نیل تا فرات نیست!

آیا جمهوری اسلامی ایران می تواند در مقابل این جبهه تروریسم سکوت کند؟ امروز مثلث صهیونیسم، آمریکا و ارتجاع عرب، شرایطی را در منطقه به وجود آورده اند، تا بتوانند نظام سیاسی کشورهای محور مقاومت را یکی پس از دیگری به مرز سقوط برسانند و در نهایت هم نظام جمهوری اسلامی ایران را که طی 36 سال در مقابل همه توطئه ها ایستاده گی نموده از پای درآورند و لذا سرگرم شدن دولت بی تدبیر به مذاکرات بی حاصل و گاهاً خطرناک هسته ای خبر از یک توطئه پیچیده می دهد.

رهبر معظم انقلاب وقتی از جنگ نیابتی علیه کشورمان سخن به میان آوردند، دولتی که خود را صاحب لوای تدبیر می داند، با این هشدار کشتی بان انقلاب بلافاصله می بایست بازی مسخره بُرد-بُرد را تعطیل و برای اینکه مردم ایران و کشورهای مورد هدف دشمنان تصور نکنند، که وزارت خارجه ایران، برای رضایت کدخدا(آمریکا) به کشورهای محور مقاومت سفر نمی کنند! وزیر خارجه کشورمان جهت عصبانیت شیطان بزرگ و مرتجعین عرب بلادرنگ به عراق، سوریه، لبنان و یمن سفر می کرد، تا جریان مقاومت که زیر سخت ترین بمبارانها و حملات وحشیانه آمریکائی، سعودی و داعشی-تکفیری مقاومت می کنند به حمایت ایران بیش از گذشته دلگرم شوند!

چرا دولت تدبیر! خطر جنگ نیابتی را درک و کشور و ملت را از عواقب آن مطلع نمی کند؟ آیا چشمان خود را بسته و عمداً به بیراهه می رود؟ آیا وضعیت امروز کشورمان همانند روزهای قبل از 31 شهریور سال 59 نیست؟ آیا برگشت تابوت شهداء مدافع حرم را نمی بینند؟ آیا به خواب رفته و یا خود را برای رضایت کدخدا(آمریکا) بخواب زده اند؟! نکند دولت تدبیر برای رسیدن به آمال و آرزوهای پدرخوانده دولت، وزارت خارجه را به مفهوم واقعی تعطیل نموده و تنها از وزارت خارجه، مذاکرات هسته ای که آن هم اسمش را جناب روحانی بازی بُرد-بُرد گذاشته است، می داند؟!

رهبر معظم انقلاب در خصوص جنگ نیابتی دشمن فرمودند: «بنده خبرهایی دارم که دشمنان ما با همراهی برخی مسئولین سفیه منطقه خلیج فارس در صدد هستند که جنگ‌های نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند.»

بعد از این هشدار رهبری غفلت و بی تحرکی رئیس جمهور و وزارت خارجه کشورمان نه تنها بی معنی است، بلکه در صورت ادامه این وضعیت، خیانت بار محسوب خواهد بود!!!

والسلام


پنج شنبه 94 خرداد 14 , ساعت 3:20 عصر

بنام خدا و برای خدا

هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب خاطرات خود به چگونگی تشکیل گروه تروریستی داعش و نقش آمریکا در شکل گیری آن پرداخته و می نویسد: «من به 112 کشور سفر کردم تا نقش آمریکا و توافق با بعضی از دوستان را درباره به رسمیت شناختن دولت اسلامی بلافاصله پس از تشکیل آن، توضیح دهم ... ما از طریق اخوان المسلمین در مصر و دولت اسلامی که قرار بود تشکیل شود منطقه را تقسیم می کردیم ... در پی آن، تقسیمات منطقه عربی و مغرب عربی به طور کامل تغییر می کرد و ما تسلط کامل بر منافع نفتی و گذرگاه های دریایی پیدا می کردیم.»

ادوارد اسنودن جاسوس سابق آژانس امنیت ملی آمریکا نیز در این رابطه فاش کرد: «سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی در شکل گیری گروه موسوم به دولت اسلامی در عراق و شام (داعش) نقش داشتند و در عملیاتی با نام «لانه زنبور» گروه داعش را تشکیل دادند. گروه داعش برای حمایت از اسرائیل تشکیل شده است و هدف عملیات «لانه زنبور» تشکیل گروهی با شعارهای اسلامی است که تندروها را از سراسر جهان جذب کند و بر اساس اندیشه های تکفیری، سلاح خود را به سوی کشورهای مخالف موجودیت اسرائیل نشانه بگیرد.»اا

با مرور مطالب فوق درمی یابیم که خطر بزرگی عمق استراتژیک کشورهای هم پیمان ایران اسلامی را مورد هدف قرار داده و این خطر بزرگ امروز به نزدیکی مرزهای ایران اسلامی رسیده است، تا آنجا که فرمانده قدس سپاه پاسداران سرلشکر سلیمانی می فرمایند: «اتفاقات منطقه یک بحران مذهبی است که در طول تاریخ اسلام سابقه نداشته است و این هجمه علیه اسلام حتی در زمان شهادت امام حسین نیز وجود نداشته است. این خطر بزرگی است و اگر کسی ملت را نسبت به این خطر بی تفاوت کند در ریختن خون هر شهید سهیم است ... داعش یک طاعون و یک بلای بزرگ در جهان است ... پس برای سلامتی ملت باید مرزهای خود را قرنطینه کنیم.»

اما دولت ایران علی رغم مشاهده خطر، همچنان در رؤیایی بازی مسخره ی بُرد-بُرد با آمریکابسر می برد و متأسفانه دولت و رئیس جمهور با بی تدبیری خود، امنیت ملی کشور را هم در سبد رایگان مذاکرات لوزان سوئیس تقدیم کدخدا نموده و نه تنها وزارت خارجه را برای جلوگیری از خطر بالفعل داعش فعال نکرده بلکه خبرهای نگران کننده ای از داخل جلسه نویسندگان توافق جامع هسته ای با آمریکا به گوش می رسد!

غمگینانه باید گفت؛ که جای وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران در صحنه های ایثارگری و دفاع از ملت و جوانان یمن، عراق، سوریه و لبنان کاملاً خالی است و این بی تحرکی و غفلت نابخشودنی، خیانت بزرگی به عمق استراتژیک کشورمانوارد می کند و این بی تدبیری و کم کاری در حوزه های آسیا، آفریقا و حتی در آمریکای جنوبی از سوی وزارت خارجه، ظرفیت گفتمانی ایران را کاهش داده است و به نظر می رسد عمدی بر اساس دستورالعملی در حال انجام است!

علی رغم اینکه ایران به عنوان رئیس جنبش عدم تعهد در بسیاری از مشکلات جهان اسلام می توانست نقش ایفا نماید، متآسفانه دستگاه دیپلماسی خارجی کشورمان در مقابل کشور کوچک ذره بینی قطر هم که رسماً به حمایت از جریانهای تکفیری علیه عمق استراتژیک ما اقدام نموده، هیچ تحرکی ندارد و با این وجود اگر دولت اعتدال و در رأس آن رئیس جمهور را ترسو و لرزان بنامیم، حرف بیهوده نگفته ایم، چرا که ایران امروز، مظهر قدرت فوق العاده در جهان است. آیا این غفلت و بی تدبیری هم به مذاکرات و توافقات هسته ای ژنو وابسته است؟! و آیا کدخدا(آمریکا)‌ چنین تدبیری را اندیشیده و اینان عمل می کنند؟!

لیبرالیسم می تواند مغز یک انسان را طوری تسخیر کند که برای همدردی با یک سگ همزاد پنداری کند؛ اما حاضر نیست نام کودکانی که لیببرالیسم، داغ داغ پوست شان را می کند، سخنی بگوید! ... دنیای عجیبی است!!! ...

والسلام

 


چهارشنبه 94 خرداد 13 , ساعت 12:21 صبح

بنام خدا و برای خدا

حجت الاسلام سید محمود علوی وزیر اطلاعات در همایش ملی پیشگامان انقلاب اسلامی در دانشگاه آزاد اسلامی ورامین-پیشوا گفت: «نباید طوری عمل شود که وحدت ملی کشور دچار خدشه گردد و حمله به دستگاه دیپلماسی مانندغضنفری است که به دروازه خودی گل بزند، همدلی و همزبانی آنگونه است که به تیم مذاکره کننده حمله شود یا باید صحبت های رهبر فصل الخطاب قرار گیرد ... آیا مقام معظم رهبری خائنین را قبول دارند، مگر رهبری بارها نفرمودند که تیم مذاکره کننده را قبول دارم چرا بر اساس عقده حرف می زنیم.»ععع

معمولاٌ از وزیر اطلاعات کشورمان انتظار است که وقتی قضاوت می نماید از دایره انصاف خارج نشود و سخنانی را بر زبان نیاورد که منادی وحدت و همدلی نباشد.  اگر رهبر معظم انقلاب تیم مذاکره کننده را تأئید نموده اند، نگرانیهای خود را هم از مذاکرات بیان داشته اند و در بیانی دیگر فرمودند من اجازه نمی دهم ... حتماً و فطعاً مذاکره کنندگان ایرانی بر اساس دستور رئیس جمهور از خطوط ترسیمی معظم له عبور کرده بودند که امام خامنه ای بر آنان نهیب زدند! و لذا وزیر اطلاعات باید سخن از روی اعتدال و انصاف بگوید نه اینکه چشم خود را بر آنچه تیم مذاکره کننده در توافقنامه ژنو و بیانیه سیاسی لوزان علیه کشور خود متعهد گردیده اند، ببندند و آنگاه منتقدینی که بر اساس تأکید مقام معظم رهبری منتظر انتشار فکت شیت ایرانی هستند، آنان را به ناحق غضنفر بخوانند!

وزیر اطلاعات در بخش دیگری از سخنان خود از دایره انصاف و اعتدال خارج شده و گفته است: «قبلی ها پول را از بانک مرکزی برداشت کرده و برای مسکن مهر هزینه می کردند به همین خاطر یکدفعه دلار هزار تومانی به چهار هزار تومان افزایش پیدا کرد، این دولت هم می توانست در ظاهر کار عمرانی را افزایش داده و قیمت ها را بالا ببرد.»

آقای وزیر باید بدانند؛ تا دیروز می گفتند که تزریق پول در مسکن مهر که برای قشر بی بضاعت جامعه موجب آرامش گردید، رشد نقدیتنگی و تورم 40 درصدی را به ارمغان آورده، اما دو روز قبل اعلام شد که رشد نقدینگی به 750000 میلیارد تومان افزایش پیدا کرده ، یعنی دو برابر دولت سابق! و عجیب این است که با این رشد نقدینگی وحشت ناک، آقای روحانی در هر کوی و برزن و در هر مناسبتی سخن از کنترل تورم و کاهش قابل توجه آن می گوید! آیا مسکن مهر موجب افزایش قیمت دلار گردیده؟ یا تحریم بانک مرکزی؟ و برنگشتن پول نفتی که وزیر ناخواسته به آن اقرار نموده است؟! کدام را باید باور کنیم آیا حرف وزیر درست است؟!

جناب وزیر اطلاعات نقایص دولت را حُسن و تدبیر می خواند مثل افزایش ناگهانی بنزین و به تاراج دادن هسته ای و به خطر انداختن امنیت کشور و دریافت گلهای متعدد توسط غضنفران دولت از آمریکا را هم حُسن دولت می دانند! آنگاه با بی انصافی تمام و نادیده انگاشتن دستورات ولی فقیه، به یکباره منتقدین و دلواپسان هسته ای و امنیت کشور را غضنفر معرفی می کند! آقای علوی انصافتان کجا است؟! مگر رهبر عزیز انقلاب امر نفرمودند: "که نخبگان جامعه را از توافقات بعمل آمده مطلع نمائید و چیز محرمانه ای نداریم و فکت شیت ایرانی را منتشر کنید و به اطلاع مردم برسانید!!!" پس چرا به آنان اهانت می کنید؟ و عمارهای امام خامنه ای را غضنفر می خوانید؟!

 وزیر اطلاعات تعرضی هم به شعور ائمه بزرگوار جمعه و برخی از نهادهای انقلاب داشتند و گفتند: «بولتن هایی پر از دروغ برای ائمه جمعه تهیه می شود و وقتی آن را به وزیری نشان می دهیم که فلان مورد را نوشتند، قسم می خورند که دروغ نوشته اند، آیا با این دورغ ها می توان از نظام پاسداری کرد.»

چه زیبا بود که وزیر محترم اطلاعات در هفته مبارک سربازان گمنام امام زمان(عج) به ایثار و خود گذشتگی کارکنان خدوم و انقلابی وزارتخانه خود که چشم چراغ فروزان نظام اسلامی هستند، می پرداخت و خاطراتی ناب از دلیر مردان بی ادعا و گمنامان نام آفرین به اطلاع ملت می رساند تا ملت غیور ایران، به نقش آفرینان عرصه گمنامی و بی نشانی مباهات ورزند و وزیر محترم هم از دایره عدل و انصاف خارج نمی شد!

والسلام

 


<      1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ